یامعین الضعفاء |
روش هایی برای زندگی بهتر زیستن انسان نیاز به الگو و برنامه مدون و از پیش تعیین شده دارد و لازم است که تک تک انسان ها در این جهت کوشش لازم را به عمل آورند.در این میان، انسان مکتبی و برخوردار از جهان بینی الهی، باید به آموزه های دینی خویش رجوع کند و از دستورات برآمده از وحی توشه برگیرد.از طرف دیگر نیز شاهدیم که آخرین مکتب آسمانی(شرع مقدس اسلام)نیز برای ریزترین موارد و جزئیات زندگی امت، برنامه مدون و مشخص ارائه کرده است و به بیان مبانی و اصولی پرداخته که می توان بر اساس آن و براساس مقتضیات زمان به پرداخت و استخراج برنامه های کاربردی پرداخت.
زندگی براساس آموزه های اسلامی، متضمن شرایط، وسایل، شیوه ها و اهداف خاصی است.وظیفه هر مسلمان آن است که نظر شارع مقدس را به عنوان صحیح ترین اهداف زندگی خویش برگزیند و برای رسیدن به آن اهداف، از شیوه ها و دستورالعمل های صحیح بهره گیرد.دستورالعمل هایی که خالق هستی، آنها را به انسان دین مدار توصیه و تأکید کرده است. هدف از زندگانی در دیدگاه اهل دین، بهره گیری از فرصت کوتاه عمر در جهت دستیابی به قرب و رضای الهی است و لذا برای دستیابی به این هدف مقدس، باید به روش های خاصی تمسّک جوید.شیوه هایی از قبیل قناعت در مادیات، ساده زیستی، مهرورزی، دوری از تکبر و حرص، اجتناب از علو و برتری جویی، حقیقت جویی، عدالت محوری و قس علی هذا(توضیح در باب هر کدام از موارد مذکور نیازمند گفتار و مقاله های جداگانه است). یکی از شیوه های کارساز برای زندگی مبتنی بر نظرات الهی، زهد و ساده زیستی است.از قضا این مبحث از کلام، درهمه ادیان و زمان ها، مورد تأکید جدی و توصیه قوی از جانب خداوند بوده و هست و به انحناء مختلف چه در باب نظر و چه در زمینه عمل، توسط رابطان وحی و نمادهای دینی، مردم به این گونه زندگی ترغیب و تشویق شده اند. به نظر می رسد برای بحث درباره ساده زیستی و زدگی توأم با زهد و قناعت(به عنوان یک روش زیستن)باید از الگوی تحقیق مناسبی بهره گرفت.برای بررسی همه جانبه و جامع الاطراف این مفهوم، می توان در شش لایه و سطح، به تحقیق پرداخت که به صورت خلاصه از این قرار است: سطح نخست:کنکاش در گفته های مستقیم خداوند(قرآن و احادیث قدسی)در باب بازخوانی تعاریف، شرح و توصیه های مرتبط با این موضوع. سطح دوم:کنکاش در گفته های معصومین(ع)که نزدیک ترین منبع به وحی و نظرات خداوندی است. سطح سوم:بازخوانی سیره نبوی به عنوان الگوی برتر و اسوه حسنه در زمینه ساده زیستی و دوری از تجمل(برگرفته از توصیه الهی :لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه -احزاب /2). سطح چهارم:بررسی در سیره ائمه عصمت و طهارت و به خصوص زندگانی مشترک امیرالمؤمنین(ع)و حضرت فاطمه زهرا(س)به عنوان بهترین نمونه کاربردی. سطح پنجم :بازخوانی نقش زندگی ساده و به دور از مال اندوزی و همراه با قناعت در زندگانی انبیاء مختلف و امت های پیشین. سطح ششم:نگاه دوباره به زندگی اوتاد، صلحا و بزرگان دین و بررسی عملکرد پیروان واقعی معصومین که در هر دوره و زمان یافت می شوند. با توجه به شش سطح مطروحه، مشخص می شود که نیاز است در قالب سلسله مقالات تحلیلی -تحقیقی به فعالیتی جدی و گسترده پرداخته شود تا تمام زوایای بحث که از نیازهای جدی زندگی معاصر است، روشن و آشکار شود. اندیشه های غلط و شبهه های زندگی متمدن درباره بهره گیری از مال و منال دنیا، ذم ساده زیستی، توصیه بر پرهیز از قناعت و اشتیاق روز افزون به جمع مال؛ تماماً ضرورت بحث را درمقطع کنونی دو چندان می کند. اندکی از دریا در این مجال اندک، به عنوان اولین نمونه سزاوار است که به رفتار یکی از برترین الگوهای تاریخ اسلام، امیر مؤمنان(ع)رجوع کنیم.امروز در میان عامه مردم قسمت هایی از بیانات ایشان در نهج البلاغه که در باب توصیه به زهد و دعوت به قناعت طرح شده است، مشهور و معروف است.به عنوان نمونه نامه ایشان به فرماندار بصره(عثمان بن حنیف انصاری)در سال 36 هجری که دعوت مهمانی سرمایه داری از مردم بصره را پذیرفت، از شهرت خاصی برخوردار است.آنجا که نوشتند: «پس از یاد خدا و درود؛ پسر حنیف؛ به من گزارش دادند که مردی از سرمایه داران بصره تو را به مهمانی خویش فراخوانده و تو به سرعت به سوی آن شتافتی.خوردنی های رنگارنگ برای تو آوردند و کاسه های پر از غذا پی در پی جلو تو نهادند.گمان نمی کردم مهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندانشان با ستم محروم شده و ثروتمندانشان بر سرسفره دعوت شده اند.اندیشه کن در کجایی و بر سر کدام سفره می خوری؛ پس آن غذایی که حلال و حرام بودنش را نمی دانی، دور بینداز و آنچه را به پاکیزگی و حلال بودنش یقین داری، مصرف کن(ترجمه نامه 45 از نهج البلاغه). «والله لقد رقعت مدرعتی هذه حتی استحییت من راقعها»به خدا سوگند من بر پیراهنی که به تن دارم، آن قدر وصله زده ام که از آن که(بدان)وصله می زد، خجالت کشیدم».(نهج البلاغه -خطبه 159).و این کلام از امیرالمؤمنین(ع)، پرده از ساده زیستی اعجاب آور ایشان بر می دارد. از دیگر شخصیت های برتر تاریخ اسلام که از جایگاهی ممتاز برخوردارند، حضرت فاطمه زهرا(س)هستند.یکی از پررنگ ترین شاخصه های زندگی ایشان، بعد ساده زیستی و قناعت حیرت انگیز ایشان است.همواره زندگی ایشان، لباس ایشان، نحوه سلوک و رفتارشان، از سادگی خاص و ویژه ای برخوردار بوده.باید اذعان کرد که ایشان عمدتاً نادار و محتاج نبودند.لیکن بینش آسمانی ایشان چنین زندگی را برایشان رقم می زده است. زهرا(س)دختر اولین شخص عالم اسلام حضرت ختمی مرتبت محمد(ص)بود و مادرش ثروتمندترین مردم حجاز.با این حال می بینیم در شب زفاف لباس عروسی اش را به سائل می دهد و با تنها پیراهن کهنه ای که دارد، به خانه شوهر می رود. در میان شخصیت های خارج از حوزه عصمت وبه عنوان بارزترین نماد ساده زیستی در جهان معاصر می توان به زندگانی امام راحل(ره)-بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی ایران -رجوع کرد.شخصیت عظیم و عزیزی که منشأ بزرگترین تحول هزاره دوم در سطح جهانی شد و تا آخرین لحظه حیات، از بزرگترین مقامات سیاسی -حکومتی دنیا فقط در میانه اطاقی چند متری، به دور از هر گونه آداب تجمل و آرایش اضافی ملاقات می کرد.(درحالی که رؤسای کشورها مجبور بودند بر خلاف آداب دیپلماتیک روز دنیا به هنگام ورود، کفش از پا جدا کنند و گهگاه روی زمین بنشینند.)شخصیتی که با وجود هواداران بسیار، هیچ گاه در مسیر زندگی تحت تأثیر اطرافیان قرار نمی گرفت. شنیده ایم این جمله معروف ایشان را که در زمان های مختلف وقتی می دیدند یا می شنیدند کسی ناخواسته یا به عمد جزئی کوچک به زندگی ایشان اضافه کرده که کمی بوی تجمل و اسراف می داده، می فرمودند:«مثل اینکه می خواهند ما را جهنمی کنند».شاید به همین دلیل بود که ایشان جزئیات روزمره زندگی شان را زیر نظر داشتند با دقت نظر خاص رتق و فتق امور زندگی را شخصاً دنبال می کردند. بحث از مفاهیم مقدسی چون زهد و قناعت و ساده زیستی مادامی که در بند حرف و سخن باقی بماند، هیچ اثری نخواهد داشت.مهم آن است که این مفاهیم به رشته عمل دربیایند و در ریزترین اجزای زندگی آدمی به ایفای نقش بپردازند و این مستلزم تلاش گسترده صاحبنظران و کارشناسان فرهنگی -دینی است و نیز رسالتی عظیم که بر دوش تک تک شهروندان جامعه اسلامی است تا از مضامین اسلامی در زندگی مادی و معنوی خود بهره بگیرند. نکته: رهگذری زیر سایه درخت ابن مسعود می گوید:روزی وارد اتاق پیامبر(ص)شدم، در حالی که حضرت روی حصیر خوابیده بود.همین که پیامبر(ص)از خواب بیدار شد، دیدم که به واسطه فشار چوب های خشک و زبر حصیر،اثرش روی بدن مبارک پیامبر(ص)دیده می شود.وقتی که این وضع را دیدم، به حضرت عرض کردم.اجازه بدهید من با سایر اصحاب برای اتاق شما وسایل استراحت و آسایش فراهم کنیم.حضرت فرمودند:وسایل استراحت بیشتری برای این دنیا لازم نیست زیرا من مانند مسافر و رهگذری هستم که در سایه درختی استراحت می کنم و باید پس از اندکی استراحت به مقصد خود حرکت کنم(کنز العمال، جلد 3، صفحه 243.). منبع:نشریه آیه، ویژه نامه دین و فرهنگ.
[ شنبه 90/11/15 ] [ 12:23 عصر ] [ فولادپور ]
|
||